یکی از نکات مهم وصیت حاج‌قاسم سلیمانی به ما این بود که جمهوری اسلامی «حرم» است. حاج‌قاسم در بخشی از وصیت خود گفت: «جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیع است. امروز قرارگاه حسین‌بن‌علی(علیه السلام)، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(صلی الله علیه و آله و سلم)... .» 

اینکه ایشان جمهوری اسلامی را حرم خوانده، هدف و جهت مهمی را در نظر داشته و ما را به آن‌ طرف فراخوانده است. از جمله لطایف این تشبیه این است که حضور در حرم آدابی دارد که باید رعایت شود. برای این حضور پاک بودن قلب، روح و جسم و حفظ این پاکی لازم است. 

همچنین، باید حرم را محترم دانست و برای محترم ماندن و حفظ آن از آسیب و صدمه تلاش کرد و حساسیت به‌خرج داد. اصلاً برای چه هدفی به حرم می‌رویم و آن‌ را محترم می‌شماریم؟ حرم نقطه شروعی است برای شناخت دین و گم‌نکردن راه درست. 

ما در حرم اهل‌بیت(علیهم السلام) دور هم جمع می‌شویم و همراه با هم به سمت خدا حرکت می‌کنیم. حرم مبدأ است، نقطه شروع است، مقصد هم خدا و دین خداست. در حرم جمهوری اسلامی هم باید به سمت خدا حرکت کرد. باید این حرم را در جایگاه خود دید و شناخت، باید حُرمت او را حفظ کرد و به‌وسیله آن به سمت تعالی و پیشرفت مادی و معنوی رفت. 


ما همانند حرم اهل‌بیت(علیهم السلام) باید درباره جمهوری اسلامی عمل کنیم، ارزش آن را بفهمیم و در آن رشد و حرکت را ببینیم. در این میان، هر کسی هم باید وظیفه خود را بداند و به آن عمل کند. اگر هر کسی به وظایف خود عمل کند، می‌توانیم حرم بودن جمهوری اسلامی را به تمام معنا درک کنیم.

این حُرمت و حرکت را نیز باید از طریق نسل جدید پی ‌گرفت. نسلی که مهم‌ترین نقش را در این حرم دارد، نسلی است که انقلاب را ندیده؛ اما اهداف انقلاب و آرمان‌های آن را دوست دارد و می‌خواهد رشددهنده و بسط‌دهنده آن باشد. 

این نسل می‌بیند در شرایط امروز هیچ حکومتی نمی‌تواند رشد واقعی را به ‌ارمغان بیاورد و انسانیت و الوهیت را همراه با هم متعالی کند. این نسل از مدعیانی که می‌خواهند انسان را ابزار قدرت‌نمایی خود کرده و جهانیان را استعمار کنند، خسته شده و جهانی الهی و انسانی را طلب می‌کند. 

مقصود و مخاطب حاج‌قاسم همین نسل است. نسلی که مردم دنیا را می‌شناسد، به آنان نزدیک است، آنها و مشکلات‌شان را می‌بیند و بی‌پناهی آنان را لمس کرده و می‌خواهد آنان را نیز در حرم امنی گرد هم جمع کند، وظیفه‌ای برای خود تعریف کرده است و در راه انجام آن تلاش می‌کند. 

اینکه حاج‌قاسم به حرم ابراهیمی اشاره می‌کند هم نشان از این دارد که باید جهانی فکر کرد و مکتبی را که می‌تواند نجات‌بخش جهان و جمع‌کننده بساط ظلم باشد، رشد و توسعه داد. این مکتب فقط در این حرم بروز و ظهور پیدا کرده که اگر حرم از بین برود، مکتب و تمام اهداف بلند آن از بین خواهد رفت. هدفی که مردم جهان به تحقق آن چشم دارند و شبانه‌روز به دنبال آن هستند.